سرگذشت کاردستی هایی که به جاگورتا رسید.
سرگذشت کاردستی هایی که به جاگورتا رسید. سال 1383مجموعه ای با نام کاردستی های ظریف با مقوای ایفلوت را با کمک سرکارخانم فاطمه سیفی که اصالتا کُره ای هستند ترجمه و بهمراه همسرم خانم تهرانی کار بازنویسی و طراحی گرافیک آنرا انجام دادم.
سال 1383مجموعه ای با نام کاردستی های ظریف با مقوای ایفلوت را با کمک سرکارخانم فاطمه سیفی که اصالتا کُره ای هستند ترجمه و بهمراه همسرم خانم تهرانی کار بازنویسی و طراحی گرافیک آنرا انجام دادم.
درآن زمان رابطه خوبی میان من و دکتر تیمورزاده برقرار شد و ایشان پیشنهاد چاپ این کتاب را پذیرفتند .در نهایت کتاب توسط انتشارات تیمورزاده به زیور طبع آراسته شد و در اختیار علاقمندان به هنر و خلاقیت قرار گرفت.اما پس از گذشت 7 سال از آن ماجرا روزگار همراهان جدیدی را به من هدیه نمود که آنان با اراده محکم فقط به نشر این هنر از طریق آموزش و تامین متریال آن پرداخته بودند. در دعوتی که از بنده به عمل آمد از نزدیک با مجموعه پر تلاش و پر انگیزه آنان بیشتر آشنا شدم و البته خواستم که نغمه ای در شور آنان بسرایم. پس از چندی حرفهایمان یکی شد و دور جدیدی از خلاقیت و ابداع در این هنر شکل گرفت،که آن به تولد کتابی به نام جاگورتا 1 انجامیدَ.
استاد مصطفی رحماندوست عزیز هم به سبک خودش یار مهربان ما شد و برایم مقدمه ای بی اندازه صمیمانه نوشت.کتاب جدید به سرعت جای خودش را پیش بچه ها و خانواده ها و دلسوزان مدرسه ای باز کرد و در این تاریخ که این مقاله را می نویسم چاپ 12 هم خود را پشت سر گذاشت.البته و صد البته کار ، کار ِیکنفر نبود و نیست. مجموعه منظم و آرام نوید تجارت قرن 21 با تامل و تدبیر این نهال تازه روییده را باغبانی کرد و برایش دل سوزاند. امیدوارم چاپ 110هم جاگورتا و جلدهای بعدی آن را بزودی نظاره گر باشم.
